پنجشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۹۱

خانه تکانی




این روزها خیلی یادت می‌کنم؛ یاد کارهایی که ازت بر‌میاد؛ آنهم فقط با یک اشاره!
یادمه مادر‌بزرگ یلداییم، گاهی که میهمان داشت، یادت می‌‌‌کرد: که ای کاش می‌آمدی، سفره‌ای پهن می‌کردی چنین و چنان و بعدش هم سفره را جوری جمع می‌کردی که انگار نه انگار جمعیتی این‌جا غذا خورده‌‌اند.. بعد هم همه جا رو تمیز می‌کردی و بی سر و صدا می‌رفتی دنبال کارت!
الان هم دختر شاه پریون! از تو چه پنهون، کارهای من خیلی زیاده!
البته جای شکرش باقیه که همسفر اهل کمکه و تقریبن همه کارهای سنگین خانه تکانی به عهده‌‌ی اوست!... و صد البته حواسش هم هست که بهتره در چنین مواقعی یاد غول چراغ جادو بیفته ! J

شیراز، اسفند 1389

Spring Cleaning
Shiraz,Fars,Iran

۲ نظر:

ندای غرب (میثم منیعی) گفت...

سلام خانم تقوی
من مدتی ست نمی دونم شاید چند ماه است که به وبلاگتون سر می زنم، بسایر بسیار زیباست و این عکس رومیشه بارها و شاید هربار چند دقیقه به آن خیره شد همینطور عکسهای دیگر. پیشاپیش سال نو و نوروز را خدمت شما تبریک عرض می نمایم، سالی سرشار از شادی پیش رو داشته باشید.

آتوسا تقوی گفت...

سلام
ممنونم از نظرتون و خوشحالم که عکس هایم را دوست داشتید..
منهم سال نو و نوروز را به شما تبریک می گویم.
با بهترین آرزوها.
شاد باشید.