چهارشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۹۰

سایه سر



برای پدرم که گرچه سایه اش بر سرمان نیست، اما یاد و خاطره اش همواره با ما خواهد بود.

تو نیستی و مرا تاب بی تو بودن نیست
بیا که در نفسم التهاب زندانی است
شبی که سایه لطف تو نیست بر سر من
به شهر دورتر از دور خواب زندانی است


حسین آهی


هیچ نظری موجود نیست: