شنبه، بهمن ۱۰، ۱۳۸۸

عبور از تاریکی


هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم

اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم

یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم

ای عشق به شوق تو گذر میکنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم

بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم


قیصر امین پور




چابهار، استان سیستان و بلوچستان، فروردین 1388


After Darkness
Chabahar, Sistan n Baluchestan, Iran

۳ نظر:

مصطفی امینی گفت...

زمین زیر پای ما خیلی محکم به نظر می رسد، اما اگر اتفاقی بیفتد زیر پایت راحت خالی می شود.اگر این بلا به سرت بیاید ، کارت زار است. دیگر هیچی مثل سابق نیست . آنوقت تنها کارت این است که آن زیر تک و تنها تو تاریکی سر کنی ...

سلام آتوسای عزیز.
با دیدنش دلم گرفت....
هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
ولی ممنون به خاطر این عکس پر خاطره.

amin گفت...

یه نوستالوژی خاصی داره یه کوچولو دلم گرفت ولی بازهم ممنون از اشتراکش

مهدی گفت...

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
ممنون خانم تقوی